زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

یا زهرا

دعوا سر سربند یا فاطمه بود....
پیشونی بندها رو با وسواس زیر و رو میکرد
پرسیدم: دنبال چی میگردی؟
گفت: سر بند یازهرا...
گفتم: چه فرقی داره یکیشو بردار ببند دیگه!
گفت: نه!...
آخه من مادر ندارم!!!

نظرات 6 + ارسال نظر
اقاقی 1391/10/18 ساعت 19:50

غنچه های یاس ، داغ مادر را تا ابد بر دل دارند ... یا زهرا

فرشته 1391/10/19 ساعت 08:49



شوهرجان 1391/10/23 ساعت 22:07 http://pws.blogsky.com

یا فاطمه اطهر... اشفعی لنا عنداله...

شوهرجان 1391/10/24 ساعت 00:26 http://pws.blogsky.com

تمام کوچه پر شده از بوی نبودن تو ...

اینک خسته ام ,

از زمینی که تو را بلعیده

و آسمانی که نجیبانه تو را در آغوش گرفته

و می بوسم پیشانی ات را به وقت ترکش خوردن

و تو را بهشتی کرد .

ای سبکبال دو دنیا !

به صلیبم اگر کشند ,

دست از نواختن تصنیف ماتمت بر نخواهم داشت

تا کلاف در کلاف در کلاف

شهیدت شوم.

- سید مرتضی حسینی -

شوهرجان 1391/10/24 ساعت 00:28 http://pws.blogsky.com

بغضم ترکید
زمانی که گلوله
در گلویت ترکید
بغضم ترکید
از سکوت ناله هایت !
بغضم ترکید
زمانی که پیکر پاک کادویی ات
در دست کودکت دیدم
بغضم می ترکد وقتی که بیاد سربند یا زهرایت می افتم
بغضم ترکید از وقتی که سنگرت بدون تو شد
بغضم ترکید
که رد پای مقدست را در سرزمین
شلمچه برهنه دیدم
بغضم ترکید وقتی که رهبرم بر تابوت تو بوسه کاشت ...
بغضم ترکید از وقتی مانند طلای خاکی
در تفحض یافت شدی
بغضم ترکید
که لحظه ی جان دادنت
نمیدانم
شهادتین گفتی
یا زیر لب
مادر مادر میکردی .

- سید مرتضی حسینی -

خانمی 1391/11/01 ساعت 18:39

یا فاطمه...
خودت مادر همه هستی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد