زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

نکند!

مردم شهر سیاه ، خنده هاشان هم از روی ریا ست

دلشان سنگ سیاست

ما در این شهر دویدیم و دویدیم، چه سود؟

هرکجا پرسه زدیم ، خبر از عشق نبود و تو ای مرغ مهاجر که از این شهر گذر خواهی کرد!

نکند از هوس دانه گندم به زمین بنشینی!

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد