زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

شیطان و حوا

شیطان آدم و حوا را گول زد و خدا هم آنها را از بهشت بیرون انداخت
حوا تصمیم گرفت از شیطان انتقام بگیرد!
یک روز شیطان بچه خود الخناس را پیش حوا گذاشت و دنبال کاری رفت.
حوا فرصت را غنیمت شمرد و الخناس (بچه شیطان) را تکه تکه کرد و هر تکه اش را به گوشه ای پرت کرد.
وقتی شیطان برگشت و فهمید که حوا چه بلایی بر سر فرزندش آورده برای اینکه قدرت خود را به حوا بفهماند صدا زد الخناس . . .

و فورا تکه ها ی بدن الخناس از همه جا جمع شد و به یکدیگر وصل گردید و الخناس پیش پدر رفت.
چند روز دیگر باز شیطان بچه اش را پیش حوا گذاشت و حوا برای اینکه بار دیگر دست شیطان به جگر گوشه نازنینش نرسد ، الخناس را کشت و بعد هم آن را خورد.
وقتی شیطان برگشت و سراغ فرزندش الخناس را گرفت ، حوا خندید و گفت:

خاطرت جمع باشد این دفعه دیگر دستت به این تخم شیطان نمی رسد ؛ چون خوردمش!

شیطان باز هم صدا زد:

الخناس ... و الخناس از درون شکم حوا جواب داد: بله بابا؟!

پرسید جایت خوب است و را ضی هستی؟
جواب داد: بله بابا. . .
گفت:

خوب منزل نو مبارک!

همان جا بمان و حوا را هدایت کن . . .

نظرات 1 + ارسال نظر
مهتاب... 1390/11/07 ساعت 17:07

یعنی هر چی میکشیم از دست این حوا میکشیماااا

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد