زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زخمـی ام

می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که پدر؛ تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند
تنـها چیزی که می شکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...
حسین پناهی

نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] 1391/01/30 ساعت 14:09

عالی بود ...

شوهرجان 1391/02/04 ساعت 16:23 http://pws.blogsky.com

شاعر این شعر زیبا مرحوم حسین پناهی می باشد امیدوارم مورد پسندتون قرار بگیره:
مگسی را کشتم

نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من می چرخید
به خیالش قندم
یا که چون اغذیه ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
مگسی را کشتم.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد