طفلی بنام شادی دیریست گم شده
با چشمهای روشن براق
با گیسوئی بلند به بالای آرزو
هر کس از او نشانی دارد ما را خبر کند
اینهم نشانی ما:
یکــسو خلیج فارس ؛ ســوی دیگر خزر
اینجا وبلاگ دوم منه و بیشتر اینجا برای ثبت وقایع و حرفهای روز مرمه
به قول یکی از دوستان وبلاگ نویس:
" شاید ارزش بعضی حرفها در لحظه قابل فهم و دریافت برای همگان نباشد اما دلیلی برای نگفتنشان و ثبت نکردنشان نیست "
- استفاده از مطالب این وبلاگ منوط به کسب اجازه از صاحب آن است.
ادامه...
تا اسم خودمو دیدم گفتم: ا راجع ب منه! خوشحال شدم! بعد دیدم نه! وای دماغم!
او دو زن دارد
یکی در تختخوابش می خوابد
دیگری در بستر رویاهایش
او دو زن دارد
که او را دوست دارند
یکی در کنارش پیر میشود
دیگری جوانی اش را به او هدیه میدهد
و میگذرد
او دو زن دارد
یکی در قلب خانه اش
دیگری در خانۀ قلبش.
حماقت یعنی مـن
چه ساده لوحانه ..." پایه " شده بودم برای خیال ات ...
که " تخت " شود
تا با هرکه دلت خواست رویش هرزه گی را معنا کنی .
http://manoyou.blogsky.com/1391/03/28/post-94/